غریبه ها
عشق . عاشقانه . عشق . عاشقانه
از دوستیمون یه ، یه ماهی که رد شده ، ببینم تو این مدت یه بارم دلت واسه من تنگ شده ؟! هه اوّلاش چه خوب بودی ، این همون دلِ که مثل سنگ شده ، اینو بگم که خیلی دوست دارم اما ، یه چند روزیه دلم نسبت به تو سرد شده ،......... خوشحالی ؟! می دونم بهت رسوندن میلاد بد بخت شده
نظرات شما عزیزان:
داستان پسرک رو که می دونی ، دیروز چقدر خوش حال بود ، نمی دونم اون پسر چه طوری با اون همه شادی تو یه قبر جا شدش ، وقتی یارش رفت ، اونم توی تنهایی رها شدش ، عاشق و دیوونه یارش بود ، خوب یارش رفت اونم تو تنهایی رام شدش ، آخرسر هم که نسیبش یه گور تیره تار شدش
من که رفتم ، فکر کنم دیگه جاده واسه تو و یار جدیت باز شدش
دیوونه پس چرا منو عاشق کردی ، با خودت چی فکر می کردی ، منو دنبال خودت کشوندی وسط این جاده منو ول کردی ، آهای !! با توام که با یکی دیگه داری میری ،، کجا ؟ منو فراموش کردی ، یه صدای خاموش از قلبم میاد ، میگه باید برگردی ، خدا حافظ ... ممنون که منو تحمل کردی ....
Power By:
LoxBlog.Com |